جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

سه قدرت الزامی برای یک بودا یا "سه قدرت الزامی برای یک بودا یا استاد روشن ضمیر، قسمت ۳ از ۸

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
این اساتید دروغین، پس‌از اینکه دوران‌های بی‌شمار و بی‌پایانی در جهنم بوده‌اند، اگر فرصتی برای تناسخ داشته باشند، یک بدن انسانی به آنها داده نمی‌شود، بلکه به‌صورت شیاطین تناسخ پیدا خواهند کرد. این‌ کم و بیش توضیح برخی از اعداد بود، اما بیش از این هم هست. در آئین بودایی یا حتی در آیین هندو، درجات مختلفی از کالپاها وجود دارد. بالاترین رتبه کالپا چیزی حدود ۱.۳ تریلیون سال زمینی است [...] وقتی رنج می‌برید، حتی یک روز هم به نظر وحشتناک و ابدی می‌آید، چه برسد به میلیاردها سال یا تریلیون‌ها سال و زیلیون‌ها سال‌. آن نوعی حس وحشتناک و بی‌پایان است. و وقتی شما در جهنم می‌سوزید، می‌سوزید و می‌سوزید، هیچ روزی، هیچ شبی برای شما وجود ندارد. همه چیز تاریک خواهد بود، فقط آتش است، آتش روی شما.

آه خدای من، خواهش می‌کنم بیدار شوید. لطفاً دیگر سعی نکنید مردم را فریب دهید. توبه کنید، متواضع باشید. از خدا و تمامی اساتید در تمامی جهات طلب بخشش کنید. خداوند همیشه در اطراف ماست. همه اساتید با قدرتشان و با قدرت معنویشان همیشه در اطراف ما هستند. پس به آنها ایمان بیاورید، به آنها دعا کنید، طلب بخشش کنید. خواهش می‌کنم، خواهش می‌کنم، خواهش می‌کنم. برای من خیلی دردناک است که حتی فکر کنم هریک از شما ممکن است به آن نوع جهنم بیفتد و این همه رنج بکشد! لطفاً بیدار شوید! هیچ‌چیز ارزشِ این را ندارد که روح شما تا ابد رنج بکشد. هیچ‌چیزی بهرحال در این دنیا ارزش ندارد. اینجا فقط یک مهمانخانه موقتی است، یک هتل موقتی. لطفاً بیدار شوید.

به‌هرحال ما تنها و دست خالی خواهیم رفت. چه فایده‌ای دارد که چیزی بیشتر از آنچه که نیاز دارید جمع کنید، جز آنچه خدا به شما می‌دهد؟ اگر شما ثروتمند هستید، چون خدا آن را به شما داده به‌خاطر اَجرمعنویتان در زندگی گذشته یا این زندگی. اگر فقیر هستید، آنهم به همین خاطر است. همه چیز کارماست. اما ما هیچ‌چیز را با خود نمی‌بریم. لطفاً بیدار شوید. لطفاً توبه کنید، متواضع باشید و خدا را بجویید، روشن ضمیری را بجویید. شما تنها کسی هستید که می‌توانید تصمیم بگیرید به روحتان کمک کنید، و اساتید خواهند آمد اگر شما صادقانه به‌دنبال رستگاری باشید.

خواهش می‌کنم، خواهش میکنم همه حرف‌های مرا بدیهی فرض نکنید. این‌طور نیست که من وقت زیادی دارم و کاری برای انجام‌دادن ندارم، پس خیلی صحبت می‌کنم. این‌طور نیست. من ترجیح می‌دهم صحبت نکنم، چون اگر صحبت کنم، انرژی معنوی و امتیاز (اَجر) معنوی‌ام را هم از دست می‌دهم. و اگر این در سراسر جهان پخش شود و مردم زیادی این را تماشا کنند، باید در کارمایشان شریک شوم، حتی اگر آنها شاگردان من نباشند، شاگردانِ خداوند تحتِ تعلیم من نباشند.

هرچه که برای انسان‌ها انجام می‌دهید، باید کارمای آنها را کم‌وبیش بپذیرید. پس باید قدرت عظیمی توسط رحمت خدا داشته باشید تا بتوانید کارمای آنها را متحمل شوید و به زندگی خود ادامه دهید، به آنها آموزش دهید یا به آنها مشاوره بدهید - اگر اصلاً گوش دهند.

و درضمن، یک راز دیگر برای شما [دارم]. دربارۀ خودم صحبت می‌کنم. مثلاً، هر جا که زندگی کنم، باید کارمای کسانی که اطرافم در نزدیک‌ترین فاصله به من هستند را بپذیرم یا کسانی که نسبت به افرادی که دورترند، به من کارمای بیشتری داده اند. اما به‌طور کلی، هر استادی به لطف خدا، به همهٔ دنیا برکت می‌دهد. مثلاً، اگر در خانه‌ای باشم در محله ای مسکونی آن‌گاه بسته به اینکه چه خانه‌ای باشد، روزانه کم‌وبیش کارما می‌گیرم، از ۲ درصد و خرده‌ای تا شاید ۵ درصد و خرده‌ای، کارمای این افراد را می‌گیرم.

بستگی دارد که چه افرادی در خانه‌ام هستند، مثلاً چنین چیزی. پس در بعضی خانه‌ها، احساس بهتری نسبت به خانه‌های دیگر دارم، اما خیلی فرق نمیکند. اگر دور از مردم زندگی کنید، تأثیر کارمایی کمتری می‌گیرید. برای همین بسیاری از قدیسین و فرزانگان، برای زندگی، مناطق کوهستانی دور از مردم را انتخاب کرده‌اند. حتی دور از دریا، چون دریا هم موجودات حریص زیادی در خود دارد، موجودات زامبی که در آب پنهان می‌شوند. جنگل‌ها و کوه‌ها هم، موجودات کوهستانی یا موجودات جنگلی دارند اما آنها نیک خواه‌ترند. آنها مانند ارواح و شیاطین حریص نیستند که به شکل انسان‌ها در شهر زندگی می‌کنند، یا به‌طور نامرئی در نزدیکی در اجتماعی از همنوعان خود زندگی می‌کنند. پس در واقع، ما در هیچ‌کجا کاملاً در امان نیستیم.

ما فقط در پناه خدا، در آغوش خدا در امان هستیم- اگر همیشه خدا را به یاد داشته باشیم، اگر شما استادی داشته باشید، اگر همیشه به یاد خدا و استاد خود باشید، منظورم استاد واقعی‌تان، استادی قدرتمند است- نه فقط هرکسی که سرش را تراشیده و ۲۵۰ احکام را گهگاهی رعایت کنند و هر غذایی که به آنها پیشکش می‌شود، بخورند حتی تخم‌مرغ و شیر، و فقط سوتراهای بودایی را بخوانند که از آنها هم چیزی نمی‌فهمند. احکام پنج‌گانه را آموزش دهند، خود را استاد بنامند، و کسانی را که ایمان دارند، و با هدایا و پیشکشی نزد آنها می‌آیند را شاگردان خود بخوانند. به این آسانی هم نیست. به همین راحتی نیست. وگرنه ما راهبان، کشیش‌ها، راهبه‌ها، امامان، گوروها، و انواع و اقسام افراد مذهبی را داشته‌ایم اما دنیا هنوز در هرج‌ومرج، مشکلات، جنگ‌ها، بلایا و بیماری‌های همه‌گیر است، چون این افراد روشن‌ضمیر نیستند یا سطح روشن‌ضمیری خیلی پایینی دارند، آن‌قدر بالا نیست که به پیروانشان کمک کند و روح و ذهن آنها را برای نجات تمام دنیا تعالی بخشند.

از گفتن حقیقت متاسف نیستم. اگر آنها از من عصبانی‌اند، فقط باید آن را بپذیرم، یا آنرا به آنها برگردانم. هر آنچه به من بدهند که حق من نیست، چندبرابر یا حداقل برابرِ آن به آنها برگردانده می‌شود چون هاله‌های من اینها را نمی‌پذیرد. کارمایی که به لطف خدا از دیگر موجوداتِ نادان گرفته ‌شده، متفاوت است. آنها افراد نادان و ناآگاه هستند. هیچ‌کس به آنها خوب یاد نداده است. آنها واقعاً دنیای معنوی و عواقب اَعمال خود آنها واقعا دنیای معنوی و عواقب اَعمال خود را درک نمی‌کنند. در بعضی موارد که کارما ملایم است، یک استاد می‌تواند رسیدگی کند و به آنها کمک کند.

در برخی مواردِ سنگین‌تر، آنها باید ابتدا به جهنم بروند تا قسمتی از کارما را پاک کنند و بعد شاید استاد بتواند آنها را بالا ببرد تا بدون رنج به‌عنوان انسان تناسخ یابند. و آنها باید بافضیلت زندگی کنند و از جهنم بیاموزند که عواقب پرهیزگار نبودن، اخلاق مدار نبودن و برای دیگران مضر بودن، چه خواهد بود، مثلاً به این صورت.

اما استادان تقلبی شاید باید برای همیشه در جهنم بمانند، برای همیشه، مدت نامحدودی. و وقتی آنها حتی فرصتی برای تناسخ پیدا می‌کنند، بلافاصله به عنوان انسان متولد نمیشوند بلکه بعنوان شیاطین در "دنیایی که هیچ جایی برای زندگی ندارد" - این نام آن دنیاست، "دنیایی که هیچ جایی برای زندگی ندارد" - به مدت گزیلیون‌کالپاهای بسیار، یا شاید کمتر از رتبهٔ شیطان باشند. فقط یکی دو مثال را اینجا می‌گویم. وگرنه تا ابد باید مثال بزنم. اگر بخواهم همه چیز را با جزئیات به شما بگویم، یک کتاب خواهد شد. مثلاً حتی برای کلمه «کالپا»ها: سطوح بسیاری از 'کالپا'ها وجود دارد، حداقل‌ها، متوسط ​​و حداکثرها، مثل آنچه من به شما گفتم.

بعداز اینکه خدا به من گفت که نباید شخصاً هیچ‌یک از مردم در مناطق فاجعه یا حتی در مناطق جنگی را نجات دهم یا چیزی به آنها بدهم، آن‌قدر غمگین بودم، مدام گریه می‌کردم. هنوز هم گریه می‌کنم. این روزها هنوز با فکر کردن به آن گریه می‌کنم. و برایم خیلی غم انگیز است که اشخاص- پرنده‌ای را می‌بینم که مسافت طولانی پرواز می‌کنند و حتی نمی‌توانم به آنها غذا دهم، یا حتی اشخاص- موش‌ یا سنجاب‌. هرچیزی در این دنیا می‌بینم، از کمبود تغذیه، کمبود ایمنی و امنیت رنج می‌برد، از بسیاری جهات. و‌ کاش می‌توانستم به تمام دنیا کمک کنم. حتی وقتی جوان‌تر بودم، وقتی با شوهر سابقم به تعطیلات می‌رفتم، شعرهای زیادی نوشتم که می‌توانید ببینید در آن زمان چه احساسی داشتم. مثلا: میخواهم گنجینه‌ای از غذا داشته باشم تا به همه موجودات کل دنیا کمک کنم.

Buddha’s Sadness (Nỗi Buồn Bồ Tát) Poem composed by Supreme Master Ching Hai (vegan) in Her late 20s

میخواهم انبار سماوی را بیابم تا بر کوهها و جنگل ها بپاشم تا هر پرنده ای بتواند گرما و غذا داشته باشد وقتی آنها را در روزهای سرد زمستانی میبینم با بال و پری ژولیده به دنبال ذره ای غذا!

میخواهم همه مواد مغذی و خوشمزه را با گربه های لاغر و گرسنه و سرگردان در طبیعت تقسیم کنم آنها که پنهانی در زیارتگاه های دور افتاده زندگی میکنند در روزهای سوزان و شب های بارانی لاغر و نحیف!

با آهوان بزهای کوه های سنگی همدردی میکنم که تمام روز در گردش اند بدون وچود برگ خشک کافی به تنهایی بر پرتگاه های سنگلاخ همچون مقبره های باستانی در کجا میتوانند علف شیرین و آب گوارا بیابند!

قلب قدیس همواره در اندوه است آیا هرگز عهد نجات جهان به تحقق می پیوندد؟ زانو میزنم و ایمانم به خالق را تجدید می کنم و به «او» تمنا میکنم تا این سیاره را احیاء کند.

و اکنون، حتی نسبت به رنج همه موجودات حساس ترم. پس فرقی نمی‌کند که خداوند مجازاتم کند یا جهنم مجازاتم کند - یا حتی نکند؛ من هر روز رنج می‌برم چون نمی‌توانم همه موجودات اطرافم را در این سیاره فراموش کنم - انسان‌ها و بسیاری از موجودات دیگر، از جمله درختان وقتی بدن آنها بی‌دفاع قطع می‌شود و بعد تکه تکه می‌شوند، درحالی‌که هنوز زنده، سالم و سرحال‌اند.

و بودا نیز گفت که حتی اگر به افرادی که ناپاک‌اند چیزهایی بدهید، آن‌گاه هر دو، چه بخشنده و چه گیرنده، اَجری نخواهند داشت. در زمان بودا، بسیاری از مردم به راهب‌ها و راهبه‌ها هدایا و پیشکش می‌دادند. و این راهب‌ها و راهبه‌ها پاک بودند و از بودا به دقت پیروی می‌کردند. و افرادی که به بوداها ایمان دارند نیز قلبشان پاک است، پس می‌توانند به آنها صدقه یا پیشکشی دهند تا آنها را تا حد ممکن تندرست نگه دارد. پس، اگر در قلب مان به مردم ببخشیم و قلب‌هایمان پاک نباشد، چیزی به‌دست نمی‌آوریم. بلکه بدتر، ما به‌نوعی در دنیای کارمای این افراد وارد خواهیم شد. مثلاً، اگر به گدا چیزی را بی‌عشق در دلتان بدهید، و اگر آن گدا واقعاً پاک و صادقانه محتاج نباشد، در اینصورت شما به دنیای گدا خواهید رفت و شاید در این زندگی یا زندگی های بعدی یک گدا شوید. موضوع این است. پس هر کاری که در این دنیا انجام می‌دهیم برای سعادت و پیشرفت معنوی ما کاملاً خطرناک است. پس مطمئن شوید که هر کاری انجام می‌دهید، همیشه در قلبتان،‌ پاک و خالص باشید. حداقل اگر پاک باشید، به دنیای کارمای آن فرد یا گروهی که می‌خواهید کمک کنید، کشیده نمی‌شوید.

Photo Caption: برای لذت شما فداکاری میکنم!

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
2025-01-20
654 نظرات
39:31
2025-01-20
139 نظرات
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید